پرونده بازي هاي سال 2015 ( قسمت اول)

سال 2015، برای بازيكنان و فعالان صنعت بازيسازي بسیار مهم است چرا که ابرغول های این صنعت قرار است عناوين بزرگ و مورد انتظار خود را عرضه كنند. جدا از این بحث ، فرصتی بسیار مناسب برای ما پيش آمد تا بتوانیم تک تک این عناوین را مورد بررسی قرار دهیم و طبق سنت سال هاي گذشته در قالب پرونده ی بازی هاي سال جديد منتشر کنیم. در این لیست، انحصاری های زیادی از هر دو کمپانی Sony و Microsoft به چشم می خورد که همین موضوع، باعث اهمیت بسیار زیاد سال جاری خواهد شد. با ما همراه باشید.

The Order : 1886

اولین عنوان مهمی که در پیش رو داریم، انحصاری جدید Sony است که با همکاری استدیو های با تجربه ی Santa Monica و Redy at dawn ساخته می شود. بی درنگ می توان گفت که TO عنوانی جاه طلبانه و فراتر از حد انتظار است به طوری که در همان بدو معرفی، فضای مجازی را با حواشی و اخبار مربوط به خود دگرگون ساخت.نتشار اولین تریلر، شگفتی افراد مختلف را به دنبال داشت چرا که گرافیک بسیار بالای بازی، دور از تصور هر کسی بود. داستان بازی در قرن 19 میلادی رخ می دهد، زمانی که 4 شوالیه ، باید از مردم لندن در برابر جهش یافته ها محافظت کنند. پیش از آن زمان، Half-breed ها پیروز جنگ بودند اما با شروع عصر جدید و پیشرفت در تکنولوژی نتیجه به کلی عوض می شود. نکته ای که بسیار مورد توجه قرار گرفته، ادغام تخیل نویسنده با حوادث تاریخی است که برگ برنده ی بازي خواهد بود.

گرافیک بازی نیز، به خیال خیلی ها از جمله خود من، بهترین گرافیک نسل جدید از گذشته تاکنون است که با موتور گرافیکی Ready At Dawn V 4.0 در حال توسعه می باشد. طراحی لندن با تم تاریک آن، از ویژگی های این بازی است که باید از سازندگان تشکر ویژه ای بشود چون با دیدن تریلر هایی از درون بازی، حس قدم زدن در لندن قدیم به شما دست خواهد داد. در بخش گیم پلی، المان های جدیدی را شاهد هستیم. بخش عمده ی گیم پلی از QTE هایی متوالی تشکیل شده و در سینمایی شدن بازی کمک شایانی می کند.بی دریغ می توانیم بگوییم که شاید این بازی مانند 2 سال پیش، بتواند موفقیت های TLOU را تکرار کند و به یکی از اسطوره های صنعت گیم تبدیل شود. با وجود این که سونی تا به حال برنده نسل هشتم بوده، حتما TO و U4 نیز کمک به سزایی در فروش بیش تر این کنسول خواهند کرد اما باید صبر کنیم و نتیجه را زمان عرضه ی آن مشاهده کنیم.

The Division

چندوقتی است که عناوین Ubisoft درگیر ناکامی شده اند و عنوانی پس از عنوانی دیگر، مواجه با نمرات متوسط و اغلب پایین می شوند. حتی با تمام تبلیغاتی که این کمپانی برای بازی های خود انجام می دهد، باز هم نمی تواند نظرات بسیاری از گیمرها را جلب کند. چیزی که طرفداران این کمپانی به دنبال آن می گردند، یک ip تمام عیار است که مسیر کلی خود را متفاوت از دیگر عنوان های این کمپانی طی نماید. The Division همان عنوانی است که بسیاری از افراد منتظر آن بوده اند تا بتوانند بازی با مضمون جدیدی را تجربه کنند. داستانTD مانند بسیاری از عناوین شوتر یوبی سافت، توسط اقای Tom Clancy نوشته شده که ایشان قبل از E3 2013 دار فانی را وداع گفت. بازی موضوعی اخر الزمانی دارد که در نیویورک رخ می دهد. در سال 2001 بود که آمریکا، عملیاتی تحت عنوان زمستان سیاه برای تست عملکرد سیستم پاسخگویی به بلاهای طبیعی را راه اندازی کرد.

در واقع در این آزمایش، با ویروس ساختگی ابله، عملکرد خود را در این زمینه تست کرد. حال، داستان بازی، از جایی رخ می دهد که عملیات زمستان سیاه با شکست مواجه می شود که باعث پخش ویروس در کل شهر نیویورک شده و هرج و مرج شهر را فرا می گیرد. همانند بسیاری از بازی های اخرالزمانی، هدف سازندگان بر روی نشان دادن هرج و مرج شهر است اما از طرفی TD، داستانی را در بر می گیرد که تنها برای زنده ماندن نیست بلکه می بایست با گروهی که شما کنترل آن را در بازی بر عهده دارید، در پی یافتن راه حلی برای این موضوع باشید. گیم پلی بازی به صورت تاکتیکی است و شما می توانید با دوستانتان در نقش گروه اصلی قرار گرفته و بازی را پیش ببرید. خلق نیویورک با لباسی سفید، بسیار زیبا ازآب در آمده و حس نا امیدی و اخرالزمان را می توان در آن دید. امیدواریم که این بار یوبی سافت تمام توان خود را برای هرچه بهتر کردن این عنوان به کار ببرد و بازی فوق العاده ای را عرضه کند.

Dead Island 2

ساخت DI2، جدا گستاخی بزرگی است. چرا که با همه ی مشکلات و ایراد هایی که دو نسخه ی قبلی داشتند، معرفی قسمت دوم پیش بینی نشدنی بود. نسخه ی قبلی که یک Spain-off برای این مجموعه محسوب می شد، المان جدیدی را ارئه نمی کرد و انگار که همان قسمت اول را در محیطی جدید past کرده اند و نام جدیدی را برای آن برگزیده اند. در E3 2014 بود که Deep Silver قصد معرفی عنوان جدیدی را داشت اما با کمال تعجب، از قسمت دوم این سری رونمایی کرد. برای خیلی ها از جمله خودمن، معرفی قسمت جدید این فرانچیز کار بیهوده ای می آمد، اما برای قضاوت کردن زود بود. با توجه به اطلاعات، DI2 دیگر مانند نسخه های پیشین کسل کننده عمل نخواهد کرد.

بلکه این بار می کوشد تا اکشنی شبیه به Dead Rising را بر روی این قسمت پیاده سازی کند. مانند سنت همیشگی DR، شما می توانید سلاح های مختلف را با هم ترکیب کنید و سلاح جدیدی بسازید. حتی علاوه بر این نکات، تنوع سلاح های بازی بیش تر شده و با گرافیک عالی که سازندگان قول داده اند، شاهد یک اکشن زامبی کش ناب خواهیم بود. موتور بازی Unreal Engine 4 است که نوید یک بازی با گرافیک وحشتناک را می دهد و شاهد کالیفرنیا با آفتابی دوست داشتنی خواهیم بود. با تمام این توضیحات شاید قسمت دوم این بازی، چتر نجاتی برای این فرانچیز باشد و بتواند آن را از سقوط نجات دهد.

Quantum Break

Max Payne، تجربه اي بود که هیچ گاه آن را از یاد نمی بریم. داستان بی نظیر، گیم پلی مهیج و موسیقی تاثیر گذار، همه از مواری بودند که باعث موفقیت این بازی شدند. از طرفی تدابیر و خلاقیت هایی که Remedy در حق این عنوان انجام داد، ستودنی بود. حال این بار سم لیک نویسنده ی بزرگ عناوینی چون مکس پین و آلن ویک، داستان سرایی IP جدیدی را شروع کرده که شباهت های بسیاری به مکس پین دارد. QB که بازی جدید استدیوی Remedy است، می تواند برگ برنده ای برای مایکروسافت و ادامه دهنده سياست عرضه بازي هاي انحصاري موفق اين شركت در نسل جديد باشد. داستان این بازی، در منطقه ای در آمریکا اتفاق می افتد که در طی آزمایش هایی برای سفر در زمان، مشکلاتی به وجود می آید. در هنگام وقوع این حادثه، نیرو مافوق بشری تحت اختیار سه نفر یعنی Beth Wilder، Jack Joyce و Paul Serene قرار می گیرد. شخصیت اصلی بازی که Jack نام دارد، می تواند زمان را نگه دارد. در طرف مقابل شما، Paul قرار دارد که می تواند آینده را پیش بینی کند.

پائول با توجه به قدرتی که jack در اختیار دارد، قصدعملی کردن پروژه ی شوم خود را دارد که شما در ادامه بازی، ماجرای اصلی را رقم خواهید زد. گیم پلی بازی، تشابه زیادی با مکس پین دارد، با این تفاوت که شما توانایی متوفق کردن زمان را دارید. هنگامی که زمان می ایستد، شما می توانید کاور گیری خود را سریع عوض کنید بدون این که کسی متوجه تغییر مکان شما شود. اگر هر لحظه از بازی زمان را متوقف کنید، همه چیز خواهد ایستاد. مثلا اگر در حین این که اتومبیلی منفجر می شود، زمان بایستد، همه چیز در همان محل خود متوقف می شود.امکان مبارزه ی تن به تن با دشمنان، در بازی تعبیه شده و تیراندازی به طرز واقع گرایی طراحی شده است. اما گرافیک بسیار جلب توجه می کند، حتی رمدی در مقابل کوچکترین ذرات نیز احساس مسئولیت کرده و گرافیک عالی را به ارمغان می آورد. امیدواریم این بازی نیز مانند عناوین دیگر رمدی، موفق عمل کرده و ما را نیز با تجربه ی آن سرگرم کند.

The Witcher3:Wlid hunt

پیش از E3 2013، شایعات زیادی پیرامون نسخه ی جدید Witcher در فضای مجازی پیچیده بود، تا این که در E3 2013، از W3 رونمایی شد. W3 که آخرین قسمت از این فرانچیز است، قصد تمام کردن تمام ماجراهای مربوط به گرالت را داد. تاکنون، با توجه به اخباری که از این بازی منتشر شده، نوید یک بازی فوق العاده را می دهند. CD project این بار، با کمک نویسنده ی بازی، اقای Andrzej Sapkowski، داستانی حماسی تر از گذشته را خلق کرده که به چند شاخه ی مختلف تقسیم می شود و هر کدام داستان خودشان را ارائه می دهند. داستان بازی درباره ی بازشگت wild hunt هاست که با آتش ظلم خود، تمام روستای های اطراف را ویران ساخته اند. پادشاه wild hunt ها، که king of wild hunt نام دارد، دشمن سرسخت گرالت است و نزد خود، زنی را در اختیار دارد که داستان اصلی درباره ی نجات دادن او از دست آن هاست. در قسمت قبل، گرالت با بدست آوردن حافظه ی خود، زنی را به یاد می آورد که معشوقه ی او بوده. Yennefer که نام وی است، توسط گروه Wild Hunt ها ربوده شده بود. در طرف مقابل، Nilfgaardian ها از گرالت درخواست کمک می کنند و گرالت نیز درخواست آن ها را می پذیرد.

همانطور که می بینیم، داستان بازی بسیار غنی تر از گذشته است و تنها خط اصلی داستان را طی نمی کند. جهان بازی نیز، 20 درصد بزرگتر از اسکایریم می باشد که خبر یک بازی عالی و و سیع است. برای این که در این جهان وسیع، گشت و گذار کنید، دو وسیله ی حمل و نقل در اختیار شما گذاشته : اسب و قایق. گرافیک بازی نیز، با این که بسیار وسیع است، اما جزییات بسیار بالایی دارد. لوکیشن های مختلف و متنوعی وجود دارند که در طراحی هر یک از آن ها، مهارت زیادی به کار گرفته شده است. حتی هنگامی که در آب ها مشغول سفر هستید، می توانید حرکت پری های دریایی از زیر اب را نیز مشاهده کنید. سیستم مبارزات بازی ترکیبی از فنون مختلف است. شما می بایست برای ضربه زدن، تاکتیکی عمل کنید و هوشیاری زیادی در مقابل دشمنان داشته باشید. این بار المان جدیدی به بازی تحت عنوان The Witcher Sense اضافه شده که همانند مد کاراگاهی بتمن عمل می کند. اگر بخواهیم تمام ویژگی های بازی را گوشزد کنیم، یک مقاله برای بازی نیز کم است. این بازی با تاخیر های متعدد خود بالاخره در سال 2015 منتشر خواهد شد.

Battlefield Hardline

BH، اصلا شباهتی به نسخه های قبلی این فرانچیز ندارد. در واقع این قسمت، با سنت شکنی خود، داستان دزد و پلیس را روایت می کند و دیگر خبری از میدان جنگ نخواهد بود. سازنده ی این عنوان، Viscreal است که خالق سری بازی های Dead space می باشد.اما آن چنان که بازی پر هرج و مرج است، تشابه زیادی با میدان جنگ دارد، بنابراین تنها تفاوتی که می توانیم بین این دو نسخه پیدا کنیم، نبود تانک و جت جنگی خواهد بود. همان طور که در بالا اشاره شد، بازی درباره ی سرقت های مسلحانه و بسیار بزرگ است که پلیس ها وظیفه ی متوقف کردن آن ها را، در لس آنجلس بر عهده دارند. داستان پیرامون پلیسی به نام Nick Mendoza که عضو گروه SWAT است، می گذرد که وی مبارزه با تبهکاران را در پیش می گیرد. داستان دزد و پلیس هنگامی می تواند خودنمایی کند که در بخش چندنفره بازی ظاهر شود.

به طور کلی، BH، تنها در صورتی می تواند خوب جلوه کند که بخش چند نفره ی غنی داشته باشد.خوش بختانه، به کمک اطلاعات و تریلرهای منتشر شده، BH می تواند تجربه ی جدید و مهیجی از بخش چندنفره را ارائه دهد. مولتی پلیر بازی در 4 حالت تونایی سرگرم کردن شما را ممکن می سازد. اولین بخش Heist است که دزدها با دزدی کردن از بانک ها، باید از دست پلیس ها بگریزند و اگر به لوکیشن مود نظر برسند، برنده و در غیر این صورت بازنده خواهند بود. بخش بعدی، Blood Money نام دارد که رقابتی بین دزدها را ایجاد می کند، و اگر هر تیم به مقدار معینی از پول برسد، برنده خواهد بود. بخش سوم که Hotwire Mode نام گذاری شده، تنها می بایست از دست پلیس ها با وسایل نقلیه فرار کنید. بخش آخر نیز Rescue است که پلیس ها باید گروگان های تحت اختیار سارقان را آزد کنند. گرافیک بازی نیز، طبق سنت هر میدان جنگ عالی و تخریب پذیری وصف نشدنی دارد. این بازی اوایل سال 2015 منتشر خواهد شد.

Mad Max

بی درنگ سال جدید، سال عناوین آخرالزمانی است. اگر به لیستی از بازی های سال 2015 نگاهی کنیم، متوجه می شویم که بخش نسبتاً بزرگی از این عناوین، مضمون آخرالزمانی دارند. به حتم خیلی از ما، آشنایی کثیری با فیلم این بازی داریم. داستان بازی، حول شخصیتی دیوانه با نام مکس است که در سرزمینی نامعلوم، زندگی می کند. جمعیت این سرزمین را افراد دیوانه تشکیل می دهند بنابراین نسبت دادن کلمه جنون با این بازی کار بسیار درستی است زیرا عقل و انسانیت در این بازی اصلا جایی نخواهد داشت. مکس دیوانه توسط استدیوی Avalanche توسعه می یابد که این استدیو با خلق Just Cause، شهرت بزرگی برایخود دست و پا کرده است.

Mad Max در E3 2013 در کنفرانس سونی، با نمایش تریلری دیوانه وار، رونمایی شد و اولین شباهتی که به آن نسبت دادند، شباهت بسیار زیاد آن با Borderland و به خصوص Rage بود. به گفته ی سازندگان، این عنوان ادامه ای بر داستان فیلم آن نخواهد بود و سناریوی مخصوص به خود را دارد. بخش عمده ی گیم پلی بازی را، اتومبیل سواری تشکیل می دهد. امکان شخصی سازی اتومبیل وجود دارد و می توانید اتومبیلی با قدرت بسیار بالایی را بسازید. قسمت دیگر گیم پلی، تیر اندازی و قابلیت crafting قرار دارد. در قسمت crafting، همانند DR شما می توانید اشیای مختلف را با هم ادغام کنید و سلاحی قوی بسازید و از کشتن دیوانه ها لذت ببرید. چیز به خصوصی در مورد بازی منتشر نشده و باید به همین اطلاعات اکتفا کرد.